مقدمه پایان نامه:
اشتغال زنان که بیش از هر چیز به سبب نیازهای اقتصادی پدید آمده است، پس از بروز جنگهای دراز مدت در مغرب زمین و کمبود نیروی انسانی دامنة وسیعی پیدا کرده است و با بکار گرفتن زنان در واحدهای تولیدی، زمینة اجتماعی اشتغال آنان در عرصه های گوناگون فراهم آمد.
اگر چه دگرگونیهای بنیادی که در اتباط با زنان اتفاق افتاده است، منجر به تحول نقش و جایگاه اجتماعی آنان در بخشهایی از جامعه شده و زن را به حوزه ای وارد نموده که قبلاً تحت نفوذ و سلطة مردان بوده است. لکن این تحول در موقعیت اجتماعی هنوز نتوانسته است موقعیت نابرابر زن و مرد در خانواده را دگرگون سازد؛ تا جایی که زنان فشارهای مضاعفی را به دلیل ایفای نقش های چندگانه تجربه می کنند و به عبارت دیگر این تحولات نتوانسته روابط اقتدار گرایانه و نابرابر بین زن و شوهر را به مرد واگزار کند و زن بتواند در تصمیم گیریهای مرتبط با خانواده نقش و حضور موثری داشته و در نهایت بتواند روابط خود با دیگر اعضاء را بر اساس احترام متقابل تنظیم کند.
اشتغال از دیدگاه کلان اقتصادی از جنبه های مختلفی همچون درآمدزایی، تولید و کارآفرینی توسعه دانش و فناوری و غیره اهمیت دارد و از دیدگاه اجتماعی نیز به انسان منزلت، جایگاه و موقعیت اجتماعی و حس اعتماد به نفس می بخشد.(پاسبان ،154:1385)